وضعیت: باز
شماره سند:
تاریخ انتشار: 1404/04/10
مهلت ارسال پیشنهاد: 1404/04/20
فرصتها: براساس پیشنهادها قابل مذاکره خواهد بود.
تماس : 02166539734 – 02166533864
ارسال پروپوزالها: https://ghazal.inif.ir
با توسعه فناوریهای معماری هوشمند و نیاز فزاینده به بهینهسازی مصرف انرژی، شیشههای هوشمند بهعنوان یکی از ارکان اصلی در طراحی ساختمانهای پایدار و کممصرف شناخته میشوند. در این میان، فناوری الکتروکرومیک به دلیل قابلیت تنظیم تدریجی میزان عبور نور و حرارت، بدون نیاز به قطعات مکانیکی یا پوششهای فیزیکی، جایگاه ویژهای یافته است. استفاده از این فناوری در نمای ساختمانها، ضمن کاهش اتلاف حرارتی ناشی از پنجرهها (تا حدود ۲۵ درصد)، به حفظ دمای آسایش، کاهش نیاز به سیستمهای تهویه مطبوع و افزایش کارایی انرژی در فضاهای داخلی کمک میکند. علاوهبرآن، قابلیت تلفیق این فناوری با سامانههای خورشیدی و حسگرهای هوشمند، فرصتهایی نو برای توسعه معماری پایدار فراهم میسازد.
فناوری الکتروکرومیک بهعنوان هسته عملکردی شیشههای هوشمند، بر پایه ساختارهای چندلایه شامل الکترودهای شفاف رسانا، لایههای فعال الکتروکرومیک (اکسیدهای فلزی مانند تنگستن اکسید و نیکل اکسید) و یک الکترولیت یونی طراحی میشود. در این میان، کاهش زمان سوئیچینگ – یعنی مدتزمان مورد نیاز برای تغییر وضعیت بین حالت شفاف و حالت رنگی – از چالشهای مهم در ارتقای عملکرد این سامانهها است. در شرایط معمول، این زمان ممکن است تا ۳۰ ثانیه طول بکشد که برای بسیاری از کاربردهای پیشرفته، از جمله در ساختمانهای هوشمند با کنترل بلادرنگ نور، قابلقبول نیست. ازاینرو، استفاده از نانوکامپوزیتها و پلیمرهای رسانا برای افزایش رسانایی یونی و الکترونی، اصلاح ساختار تخلخل و کاهش ضخامت مؤثر لایهها از جمله راهکارهای پیشنهادی برای کاهش زمان سوئیچینگ به محدوده کمتر از ۱۰ ثانیه است. بهرهگیری از فناوری رسوبدهی شیمیایی تقویتشده با آئروسل نیز امکان ساخت لایههایی یکنواخت با ضخامت کنترلشده (۵۰۰–۹۰۰ نانومتر) را فراهم میسازد.
نام و | وضعیت شغلی | همکار/ | رشته/مقطع تحصیلی |
محمدجواد اشراقی | هیئتعلمی پژوهشکده نیمههادی | مجری | علوم کاربردی الکترونیک و مواد |
مهدی حاجی مزدارانی | فارغالتحصیل/پژوهشگر | همکار | مهندسی نانو الکترونیک – دکتری |
محمدرضا درخشنده | فارغالتحصیل/پژوهشگر | همکار | مهندسی مواد – دکتری |
تیم پژوهشی تحت سرپرستی دکتر محمدجواد اشراقی در پژوهشگاه مواد و انرژی، پژوهشکده نیمههادی فعالیت میکند. دکتر اشراقی دارای دکتری علوم کاربردی الکترونیک و مواد با گرایش مغناطیس کاربردی است و سابقه طراحی و ساخت پایلوتهای نیمهصنعتی شامل پوششدهی آلومینایزینگ بخار شیمیایی پرههای توربین، تولید کلرید زیرکونیم، و تولید و ذخیرهسازی کلرید هیدروژن را داراست. همچنین این تیم پروژههایی مانند بررسی خواص ساختاری و اپتیکی لایههای نازک نیمههادی سولفید روی خالص و آلاییده شده برای کاربرد در ادوات اپتوالکترونیکی و طراحی و ساخت سیستم لایهنشانی برای ایجاد پوششهای کربن شبه الماسی درون لولههای استیل را در دست اجرا دارد. فعالیتهای این تیم متمرکز بر توسعه فناوریهای لایهنشانی و مواد عملکردی با کاربردهای صنعتی و پژوهشی در حوزههای اپتوالکترونیک و مهندسی سطح است.
باتوجهبه سهم قابلتوجه تلفات انرژی از طریق پنجرهها که بین ۱۰ تا ۲۵ درصد از کل مصرف انرژی ساختمانها برآورد شده است، استفاده از فناوریهای کنترلی مانند مواد الکتروکروماتیک برای تنظیم میزان تابش نور مرئی و اشعه مادونقرمز ضروری است. این مواد قادرند با تغییر تدریجی شفافیت شیشه، کنترل دقیقی بر عبور نور و حرارت اعمال کنند که منجر به کاهش مصرف انرژی در بخش روشنایی، سرمایش و گرمایش میشود. پوششهای الکتروکروماتیک میتوانند مصرف انرژی را نسبت به پوششهای معمولی به طور متوسط بیش از ۳۰ درصد کاهش دهند و همچنین باعث کاهش اتلاف گرما و در برخی موارد جایگزینی سیستمهای تهویهمطبوع میشوند که کاهش مصرف گازهای فریونی و اثرات مخرب آنها بر لایه ازن را به همراه دارد.
پنجرههای معمولی دو یا سه جداره با پوششهای غیرفعال، مانند فیلمهای نقرهای شفاف فوقالعاده نازک، عملکرد ثابتی دارند و نمیتوانند در برابر تغییرات شرایط محیطی واکنش نشان دهند، درحالیکه شیشههای الکتروکروماتیک امکان تنظیم در پاسخ به تغییر دما و شدت نور خورشید را فراهم میکنند. این قابلیت، کنترل پویایی نور و حرارت را میسر میسازد که میتواند به بهینهسازی مصرف انرژی در ساختمان و خودرو کمک کند. علاوه بر این، دوام و پایداری عملکرد این پوششها در برابر اشعه ماورایبنفش و تغییرات دمایی، همراه با توانایی حفظ حریم خصوصی بدون نیاز به پرده، از ویژگیهای کاربردی این فناوری است که آن را از پوششهای سنتی متمایز میکند.
هدف اصلی این تحقیق در راستای توسعه صنعتی شیشههای هوشمند الکتروکرومیک، طراحی و پیادهسازی یک فرایند قابلاطمینان، پایدار و مقیاسپذیر برای سنتز و لایهنشانی لایههای الکتروکرومیک مبتنی بر اکسید تنگستن با عملکرد نوری و الکتروشیمیایی مطلوب است. تمرکز اصلی طرح بر استفاده از روش رسوبدهی شیمیایی بخار به کمک آئروسل (AACVD) جهت اعمال لایههای نازک الکتروکرومیک بر روی زیرلایههای شفاف رسانا است. امکان کنترل دقیق ضخامت، استفاده از پیشمادههای محلول، سازگاری با مقیاس صنعتی و حذف نیاز به محیط خلأ از جمله قابلیتهای این روش در ساخت شیشههای الکتروکرومیک است. با این حال، ایجاد یک پوشش یکنواخت، همگن، با ساختار میکروسکوپی بهینه و خواص الکتروکرومیک پایدار از طریق این روش، نیازمند درک دقیق از رفتار پیشماده در فاز آئروسل، کنترل شرایط ترمودینامیکی محفظه واکنش و مدیریت پارامترهایی همچون دما، جریان گاز حامل، اندازه ذره و رطوبت نسبی است.
یکی از چالشهای اساسی در این مسیر، توسعه یک فرم پیشماده محلولپذیر و سازگار با تکنولوژی AACVD است. اکسید تنگستن بهطور طبیعی در فرم جامد و غیرقابل حل در آب یا حلالهای معمول وجود دارد، بنابراین لازم است تا اسید تنگستیک به عنوان فرم محلول آن با خلوص بالا سنتز شود، بهگونهای که هم از نظر شیمیایی پایدار باشد و هم در فرایند لایهنشانی عملکرد مناسبی از خود نشان دهد. در این تحقیق، از رویکردی نوآورانه با هدف حذف حلالهای سمی نظیر تولوئن و جایگزینی آنها با سیستمهای آبی و بازیافتی نظیر H₂WO₄ استفاده میشود که هم با اصول ایمنی و زیستمحیطی سازگار است و هم از منظر اقتصادی و صنعتی مقرونبهصرفه میباشد.
یکی از مسائل فنی اساسی در توسعه لایههای الکتروکرومیک، دستیابی به پوششی با ضخامت کنترلشده در بازه ۵۰۰ تا ۹۰۰ نانومتر است؛ ضخامتی که بتواند مدولاسیون نوری مؤثر، یعنی تغییر قابل توجه در میزان عبور نور بین حالت شفاف و رنگی، را بهخوبی ایجاد نماید. بر اساس طراحی اپتیکی انجامشده، این لایهها باید در حالت شفاف بیش از ۸۰٪ عبور نوری و در حالت رنگی کمتر از ۴۰٪ عبور نوری داشته باشند. تحقق چنین عملکردی مستلزم دستیابی به ساختار میکروسکوپی دقیق، تخلخل کنترلشده،
و یکنواختی سطحی بالاست؛ عواملی که یه طور مستقیم تحت تأثیر پارامترهای دینامیکی رشد در مرحله رسوبدهی شیمیایی از فاز آئروسل قرار دارند. علاوه بر آن، ارتقای بهره رنگزایی تا حدود ۴۰ درصد، کاهش زمان سوئیچینگ به کمتر از ۱۰ ثانیه و کاهش ولتاژ تحریک، یعنی ولتاژی که برای فعالسازی و تغییر وضعیت الکتروکرومیک مورد نیاز است، به حدود ۱ ولت، به عنوان اهداف عملکردی کلیدی تعریف شدهاند. برای دستیابی به این شاخصها، طراحی و مهندسی دقیق ساختار نانومتری مواد، بهویژه با بهرهگیری از نانوکامپوزیتها، افزودنیهای یونی یا پلیمرهای رسانای دوپشده، ضروری است.
در کنار الزامات عملکردی آنی، پایداری چرخهای در کاربردهای طولانیمدت نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. در این راستا، دوام عملکرد تا حداقل ۱۰۰ سیکل متوالی با نرخ اسکن ۵۰ میلیولت بر ثانیه (سرعت تغییر ولتاژ در آزمونهای الکتروشیمیایی) بهعنوان نقطه شروع در نظر گرفته شده و هدف نهایی، دستیابی به رفتار پایدار در چرخههای طولانیتر خواهد بود. بهمنظور ارزیابی و بهینهسازی رفتار انتقال بار و تحرک یونی درون شبکه الکتروکرومیک، آزمونهای دقیق الکتروشیمیایی از جمله ولتامتری چرخهای، ترسیب/اکسایش متناوب و طیفسنجی UV-ViS بهکار گرفته میشوند. این تحلیلها اطلاعات حیاتی در خصوص مکانیسم تبادل یون، پایداری ساختاری و کارایی نوری لایه فراهم میآورند و مبنایی برای بهینهسازی فرآیند ساخت در سطوح نانو و ماکرو خواهند بود.
شکل 1 طراحی افزاره الکتروکرومیک را نشان میدهد. دستگاه الکتروکرومیک از پنج لایه تشکیل شده است که بین دو بستر شفاف مانند شیشه یا یک فیلم پلی استر قرار گرفتهاست. لایههای اصلی سلول عبارتند از: الکترود شمارنده، الکترولیت و الکترود کار. در مرکز دستگاه، لایه رسانای یونی شفاف یا الکترولیت وجود دارد. لایه کاتدی یا الکترود کار در سمت راست الکترولیت قرار دارد و ازیک ماده الکتروکرومیک ساخته شده است که مسئول تغییر رنگ پس از وارد شدن یون به داخل ساختار آن میباشد. لایه آندی یا الکترود شمارنده که به آن لایه ذخیره یونی گفته میشود، در سمت چپ الکترولیت قرار دارد. الکترود شمارنده و الکترودهای کار بر روییک زیرلایه رسانای شفاف لایهنشانی میشوند.
مراحل انجام پژوهش به شرح زیر است: